نقد و بررسي شيطان پرستي مدرن (satanism)

نقد و بررسي شيطان پرستي مدرن (satanism)

                             نقد و بررسي شيطان پرستي مدرن (satanism)

 

دکتر محمد حسن یعقوبیان[*]            

چکیده

    شیطان پرستی مدرن فرقه ای است که در سال 1966 در سانفرانسیسکو آمریکا توسط شخصی به نام آنتوان لاوی تاسیس شده است .شیطان پرستی مدرن در بستر تاریخی خود دیرینه ای در تاریخ جادوگری و ارتباط باشیاطین دارد .به ویژه جادوی سیاه که در رنسانس شکل می گیرد و هدفش مبارزه با مقدسات ادیان به ویژه مسیحیت است .آئین های انحرافی نظیر میترائیزم و عملکرد ناصحیح کلیسا در قرون وسطی و فضای فکری دوران رنسانس و مدرن، بستر های حاصلخیز پيدايش این فرقه هستند .اما در نگاهی عمیق تر، طرح شیطان پرستی  به عنوان یکی از نشانه های ظهور مسیح ، مهره ای در بازی شطرنج بزرگتر به نام  اپوکالیپس یا آخر الزمان است که امروزه در آمریکا ، توسط ایوانجلیست ها تبلیغ می شود.همچنین استفاده های سیاسی و فرهنگی از این فرقه ضاله ، از جمله اهداف طراحان این فرقه است .

واژگان کلیدی: شیطان پرستی، شیطان پرستی مدرن، آخر الزمان، مسیح، کلیسا

***

1-    طرح مسئله

    در این مقاله بحث مورد نظر، نقد و بررسی فرقه ضاله شیطان پرستی است .ما در تحلیل خود به دنبال این مسئله هستیم که آیا این فرقه دارای بستر و پیشینه تاریخی هست یا خیر؟ و در صورت دارا بودن، بسترهای فرهنگی و فکری آن چیست؟ با بررسی این مسئله هم تبار شناسی شیطان پرستی مشخص می شود و هم ویژگی های خاص شیطان پرستی مدرن معلوم می گردد.همچنین می کوشیم تا به این پرسش پاسخ دهیم که هدف از ایجاد این فرقه و طرح پررنگ شیطان‌پرستی در دنیای کنونی چیست ؟ و گردانندگان و طراحان این فرقه چه سودی از برجسته کردن چنین افکاری می برند؟

    در مجموع با طرح این پرسشها و پاسخ به آن ها کوشش می شود تا پیشینه و دیرینه شناسی شیطان پرستی در تاریخ غرب مشخص گردد و با ذکر اختصاری از اصول فکری این فرقه، شرایط کنونی اش بیان گردد و در نهایت با بررسی اهداف و زوایای پنهان این فرقه، نوعی آینده نگری و غایت شناسی نیز از نظر دور نگردد.

2-    مفهوم شیطان پرستی

    بشر از دیرباز با شر و نیروهای مرموز غیبی در حوزه ی نظر و عمل خویش روبرو بوده است و به ویژه آن گاه که از تفکر الهی انبیا به دور بوده و در هضم معرفتی عدل الهی در ساختار جهان دچار مشکل شده ، در گيري جدي تري با اين مسئله داشته است . از اين جهت، شبهه شر يكي از مسائل مهم در تاريخ تفكر بشري است كه قدمتي به اندازه تاريخ تفكر دارد و تا به امروز در مباحث فلسفه دين ، ادامه يافته است .

 از این شرور یکی شیطان است. مواجهه بشر با اين موجود شكل هاي مختلفي به خود ديده است .علي رغم تحذير اديان الهي، گاه اين مواجهه اسرار آميز از تقابل به تعامل مي رسيده است .اين تعامل نيز گاه به چنان گرايشي رسيده است كه مفهومي به نام شيطان پرستي شكل گرفته است .البته شيطان پرستي معاني و مفاهيم مختلفي دارد ، كه لازم است از يكديگر تميز يابند :

2-1. مفهوم اعم

    شیطان پرستی به مفهوم اعم پیروی از هوی نفس و فریب وسوسه های شیطان را خوردن است که در قران کریم به آن اشاره شده است :

 اَلَم اَعهَد اِلَیکُم یا بَنی آدَم اَن لا تَعبُدوا الشَّیطان اِنَّه لکُم عدوٌ مُبین (یس(36)، آیه6)

«ای بنی آدم آیا با شما عهد نکردم که شیطان را نپرستید که همانا او دشمن آشکاری برای شماست .»

    در حقيقت در اين مفهوم ، منظور از تعبد شيطان ، پيروي از شيطان و گرايش به گناه ، گسستن عهد الست و فراموش كردن اين نكته است كه شيطان دشمن آشكار انسان ها است .

2-2. مفهوم عام

    شیطان پرستی به مفهوم عام ،در قالب جادو و جادوگری است که در طول تاریخ جادوگرانی بوده اند که در پی رابطه ی با ارواح پلید و معامله‌ی با شیطان در جهت تسخیر نیروهای اهریمنی بوده‌اند .پيدايش شمن‌ها يا جادوپزشك‌ها (shamanism) در دوران باستان تا جادوگران درباري امپراطوران و پادشاهان شاهد اين مدعاست . (توفیقی، 1381: 23)

2-3. مفهوم خاص

    اما مفهوم خاص شيطان پرستي ، شامل فرقه هاي خاصي است كه شيطان را به عنوان معبود و يا الگوي خود در نظر مي‌گيرند؛ و اعمال و رفتار شيطاني انجام مي‌دهند تا به او تقرب جويند. شيطان‌پرستي به اين معني نيز داراي دو نحله شرقي و غربي است :

الف) يزيديان:

اين فرقه شرقي گرايش به شيطان دارند و شيطان را به عنوان طاووس ملك مي دانند و حتي مكان هايي به نام جهنم براي او ساخته اند و آداب خرافيي نيز انجام مي دهند . مكان اين فرقه بيشتر كردستان عراق واقع در منطقه لالش است .در باب ماهيت آن ها نیز: «برخي معتقدند كه آيين يزيدي همان آيين هاي كهن زرتشتي و مانوي است كه به سبب مجالست و معاشرت با ديگر اديان از قبيل آشوري ، عيسوي ، اسلام و يهود صبغه و رنگ آن ها را به خود گرفته است .» (روزبهانی، 1386: 23) البته در اين مقاله اين فرقه مورد نظر نيست .

ب) شيطان پرستي مدرن:

    آن چه در این بحث مورد نظر ما است فرقه اي است که در دوران مدرن تحت عنوانsatanism  یا شیطان پرستی شکل گرفته است . این شیطان پرستی در سال 1966 توسط شخصی به نام «آنتوان اِس زاندر لاوی» (Anton Szandor Lavey) در شهر سانفرانسیسکو آمریکا با تاسیس کلیسای شیطان (The church of satan)  شکل می‌گیرد. در سال 1975 شخصی به نام «مایکل آکوئینو» (Micheale Aquino) دراثر اختلافات فکری و مدیریتی با لاوی به تاسیس معبد سِت ) temple of set)، دست می زند .کلیسای شیطان لاوی نیز پس از مرگ وی توسط پیتر گیلمور از سال 2001 اداره می شود . آخرین اثر او کتاب مقدس شیطانی است (The satanic scripture) که در سال 2007 منتشر شد. (نگ: صدیقی، 1386: 65-63)  

    شیطان پرستی جدید در برخي گرايش های خود بیش از این که به وجود خارجی شیطان توجه داشته باشد به شیطان باطنی و گرایش به گناه و هوی و هوس نظر دارد. رهایی از هر قانون و تکلیف و گسستن همه فرامین دینی و الهی از ویژگی های این فرقه است .در حقیقت شیطان برای آ ن ها نماد عصیان و نافرمانی و آنارشیزم است.

3-    تبارشناسي شيطان پرستي

    چنانكه ذكر شد شيطان پرستي به مفهوم خاص، در اين مقاله مورد نظر ماست اما شيطان پرستي به مفهوم عام نيز به عنوان يكي از پيشينه هاي تاريخي و بستر ساز شيطان پرستي مدرن به ويژه در دوران قرون وسطي و رنسانس بايد مورد توجه قرار گيرد. و البته در نهايت و با عصياني كه در افكار و اعمال شيطان‌پرستان وجود دارد ، به ناچار شيطان پرستي اعم نيز مورد بررسی قرار می‌گیرد. در حقيقت گرچه به لحاظ نظم بحث اين سه مفهوم بايد از يكديگر تمييز يابند اما به لحاظ تحليل محتوايي و در عالم واقع، بي‌ربط از هم  نيز نيستند. از اين رو، ابتدا از تبارشناسي و ديرينه‌شناسي شيطان پرستي آغاز مي‌كنيم.

3-1. آئين‌هاي باستاني

    شیطان‌پرستی مدرن، کوله‌باري از علائم  فرهنگی- تاریخی بر دوش دارد. علائم، نمادها و اسامی خدایان باستانی مصر، ایران و چین و... مانند: سِت خدای شر مصر، اهریمن زرتشت، بین و یانگ (خیر و شر ) تائوئیزم چین؛ ردِّ پای سمبلیک این فرقه را تا دوردست‌ها نشان می‌دهد. اين مسئله منجر به طرح پرسشي مهم شده است كه پاسخ آن ما را به بررسي تبارشناسي شيطان‌پرستي سوق مي‌دهد. و آن پرسش اين است كه آيا ظهور اين فرقه در دنياي جديد يك پديده دفعي است كه به يكباره كليد خورده است و يا پديده‌اي است كه در بستر يك جريان تاريخي و مسبوق به سوابقي در اديان و فرق مختلف جهان است؟

    علائمي كه شيطان پرستان در آثار خود اعم از موسيقي و فيلم و پوشاك و ... ارائه مي كنند اصرار بر اين دارد كه نظر دوم را تاييد نمايد. برخي از محققين نيز در تاييد سابقه تاريخي اين فرقه تا بدان جا پيش رفته اند كه قدمت شيطان‌پرستي مدرن را به دوران باستان رسانده‌اند. اهل تحقیق می‌گویند:

انديشه شيطان پرستي و تقديس شيطان ، در شماري از اديان كهن آمده است و برخي از اديان ،  خدايان متعددي داشته اند كه ان خدايان نماينده شر بودند . به عنوان مثال در تمدن كهن مصر ، الهه سيت يا شيث به كلمه Satan يعني شيطان به عنوان نيروي شر ، نزديك است و مصري ها براي در امن ماندن از شر او ، قرباني هاي زيادي تقديم آن مي‌كردند . در تمدن هندي نيز شيطان نقش زيادي در زندگي مردم داشته است .آن ها شيطان را راكشا مي ناميدند . يوناني ها شيطان را «دي ات بولس »(dit-boles)يعني معترض مي خواندند...به آئين ميترايي راه يافتند» (همو، ص206)

    تاثیرات این مراسم را در جشن های جادوگری اسبات و سابات قرون وسطی می‌بینیم. پارتی‌های شیطان‌پرستان نیز در امتداد همین مراسم‌هاست .

٣-٢. كابالا

    علاوه بر این ،خانه سیاه عنکبوتی این فرقه در شورزارهای دیگری نیز ریشه دارد . کابالا یا عرفان مخفی یهود یکی از این هاست .،که رد پای خود را با بافومت ) (Baphomet (نام بزی است در عرفان یهود که نماد شیطان است)، برج اُبلیسک (obelisk) یا برج شیطان ،ستاره ی هگزاگرام (ستاره ی شش پر داوود )و حتی خود شخص آنتوان لاوی که یهودی زاده است و نام یهودی دارد؛نشان می دهد .این عرفان مخفی توسط یهودیان در بسیاری از اصول و مبانی فکری جهان ترویج می شود . اما در باب محتویات این عرفان می توان گفت که :

« در دانش کابالا (یا قبالا) پیرامون عرش الهی ، اسم اعظم ، حوادث آخر الزمان ، ظهور مسیحا ، رجعت و قیامت بسیار بحث می شود . در این فن ، علم حروف نقش مهمی دارد .» (توفیقی، بی تا: 106)

    علاوه براستفاده از نمادهاي كابالا، برخي محتويات اين عرفان مانندانسان گرایی افراطی كه حتي اسماء و صفات خداوند را در قالب نمودار انساني به تصوير مي كشد و طرح بهشت دنیوی و منفعت گرايي ، از اصول تاثير گذارعرفان کابالا در اين جريان است .

3-3. مسيحيت

    تاريخ طولاني مسيحيت از آن هنگام كه توسط آباء كليسا شروع به گسترش مي كند تا رسيدن به تسلط سياسي - اجتماعي درقرون وسطي وعبور از متن به حاشيه در رنسانس و دوران مدرن با جزر و مد هاي فراواني روبرو بوده است .بررسي تفصيلي این تاریخ از عهده اين نوشتار خارج است . اما از آن چه به موضوع بحث ما مربوط مي شود ، به اختصار مواردي را بيان مي نمائيم.

٣-٣-١. كتاب مقدس

    نكته بسيار مهمي كه لازم به ذكر است نقش كتاب مقدس در تصوير سازي از شيطان و طرح اپوكاليپس است .در حقیقت کتاب مقدس به نوبه ی خود در تصویر سازی انحرافی از شیطان بی تاثیر نبوده است . نگاهی به قسمت عهد عتیق کتاب مقدس ،سفر پیدایش، خود گویای مطلب است که چگونه، میوه‌ی ممنوعه حضرت آدم، شناخت معرفی می‌گردد: «خدا آدم را امر فرموده گفت که از تمامی درختان باغ ، مختاری که بخوری اما از در خت دانستن نیک و بد مخور . چه در روز خوردنت از آن مستوجب مرگ می شوی .» (فاضل خان همدانی، 1383: 5)

    و شیطان که به شکل ماری وارد بهشت شده است بیان می کند که خداوند نمی خواسته است انسان ،عارفِ نیک و بد شود:

و مار به زن گفت که از میوه درختان باغ می خوریم . اما از میوه درختی که در وسط باغ است .  خدا امر فرموده است که از آن مخورید و آن را لمس ننمائید مبادا که بمیرید و مار به زن گفت البته که نمی میرید و حال این که خدا می داند روزی که از آن می خورید ، چشمان شما گشوده شده چون خدایانی که نیک و بد را می دانند ، خواهید شد. (همان)

    پس بر این باور آن کسی که انسان را به شناخت و معرفت دعوت کرد شیطان بود و نه خداوند .از این رو می بینیم که به شکل غیر مستقیم کتاب مقدس تصویری مثبت از شیطان ارائه می کند . این است که شیطان پرستان به خود حق می دهند تا چنین بگویند: « ما کسانی هستیم که دانش را به جای جهل پذیرفته ایم .ما با آگاهی ، درخت معرفت را انتخاب کردیم . راهی که شیطان نشان داد . ما سیب درخت معرفت را می خوریم . ما کسانی را که حقیقت را پایمال می کنند محاکمه می کنیم .» (صدیقی، بی‌تا: 138)

    همچنین در باب سيزده مکاشفات یوحنّاي انجیل می بینیم كه از حيواني سخن مي گويد كه در آخر الزمان از دريا بالا مي آيد واز اژدها قدرتي عظيم دريافت مي كند .سپس شرايط آن زمان را توصيف مي كند :

و آن اژدها را كه قدرت به آن حيوان بخشيد پرستيدندو گفتند كه كيست كه مثل اين حيوان است و  كيست كه تواند با او جنگيد و بوي داده شد كه به الفاظ بلند كفر آميز تكلم نمايد و تا مدت چهل و دو ماه قدرت جنگ به وي داده شدو دهان خود را بر كفر بر خدا گشاد تا آن كه كفر گويد بر اسمش و بر مسكنش و بر ساكنان آسمان و قدرتي بوي داده شد كه با مقدسان جنگ نمايد وآن ها را زبون سازدو قدرت بر هر قبيله و زباني و طائفه بوي داده شد .و خواهند پرستيد او را همگي ساكنان زمين كه اسماي آن ها در كتاب حيات بره ذبيح از ابناي عالم مرقوم نشده است. (کتاب مقدس، یوحنا 13: 8-4)

        و در ادامه از حيوان ديگري سخن مي گويد كه از زمين بيرون مي‌آيد و نشانه‌اش عدد ٦٦٦ است: «و در اين جا حكمتي است كه صاحب فهم عدد حيوان را شمارد كه عدد انسان است و عددش شش‌صد و شصت و شش است .» (همان،13: 18) در اين جا عدد شیطان وعدد وحش 666 معرفی می شود که در عقاید شیطان پرستان به عنوان عدد شیطان بکار می رود.

اين ها نمونه هايي از خود كتاب مقدس است كه مستقيم يا غير مستقيم به تصوير سازي انحرافي مي پردازد .تطبيق نشانه ها و آداب شيطان پرستان با آموزه هاي كتاب مقدس جاي تامل دارد.

3-3-٢. قرون وسطي

    چنانكه در قبل خاطر نشان ساختيم ، برخي خرافات ميترائيزم شامل اعتقاد به نيرو هاي اهريمني و عفريته و تصوير برجسته از شيطان و همچنين خرافات دوران امپراطوري روم به فرهنگ مسيحيت راه يافت كه در قرون وسطي ذهن مردم را به خود مشغول ساخته بود. چنانكه ويل دورانت در توضيح عصر ايمان مي‌گويد:

خيل عظيمي از موجودات مرموز و خارق العاده از اعصار شرك به عنوان ميراث به مسيحيت  رسيده بود .و هنوز نيز عده زيادي از ديوان ، پريان و شياطين كوچك و بزرگ و مهربان و شرير ،اژد هاها ي مرموز و افعيهاي خون آشام از آسمان اسكانديناوي و ايرلند وارد آن ديانت مي شدند و مدام خرافات جديدي از مشرق زمين رو به اروپا مي نهاد. (دورانت، 1373: ج4، 1326)

    تاریخ جادوگری در قرون وسطی گویای مباحث مختلف احضار ارواح (necromancy)، دیوشناسی (demonology)، ساحره‌ها و ... است که در باب تبارشناسی این پدیده‌ی مدرن اهمیتی فراوان دارد. تشکیل جشن‌های  شبانه‌ی جادوگران به نام اِسبات و سابات که در این جشن‌ها جادوگران خون خفاش و گربه می‌نوشیدند و به تقدیس شیطان و انکار جهان غیب و خداوند می پرداختند ،تا به شیطان‌پرستی مدرن امروز رسیده است.

    در مقابل ، دستگاه کلیسا در تحکیم میله‌های قفس آهنین خود به پر رنگ کردن نقش شیطان می‌پردازد . در سال 1233 دستگاه تفتیش عقاید شکل می‌گیرد . جادوگران و متهمان به جادوگری به سخت‌ترین و بی‌رحمانه ترین اشکال مجازات می‌شوند . در سال 1563 ملکه الیزابت اول قوانین سخت حبس و مرگ را برای جادوگران در نظر می‌گیرد. جیمز اول در 1604 مجازات مرگ را افزایش می‌دهد. (هاینینگ، بی تا: 36) ويل دورانت اين تلاش‌ها را چنين توصيف مي‌كند:

كليسا سخت با جاهليت خرافه پرستي از در مبارزه در آمد. بسياري از عادات و معتقدات را  نكوهيد و به تناسب شدت و ضعف آن ها كفاره هايي مقرر داشت .جادوي سياه يا به عبارت ديگر توسل به شياطين را براي كسب قدرت به منظور تغيير جريان حوادث مردود دانست .لكن اين مسئله به طور مخفي در هزار گوشه و كنار رونق گرفت .كساني كه به اين گونه جادو گري ها اشتغال داشتند ، به طور خصوصي به نشر كتابي موسوم به كتاب لعنت پايدار مبادرت ورزيدند كه حاوي اسامي قرار گاهها و اختيارات ويژه شياطين عمده بود . تقريبا هر كسي به يك نوع وسيله جادويي براي عطف نيروي موجودات خارق العاده به هدف مطلوب خويش اعتقاد داشت. (دورانت، 1373: ج4، 1326)

3-3-٣. دوران رنسانس و مدرن

    کلیسا با فشار بیش از حد در جهت حفظ تسلط خود ، شیری بزرگ از شیطان می سازد که در سال های واپسین طعمه ی آن شیر خود ساخته  می شود . هنگامی که عصر رنسانس و نوزایی و تحول فرا می رسد روح مردم غرب به سان فنری آزاد شده نه از کلیسا که از هر چه دین و معنویت است ،فاصله می گیرد. ويل دورانت نيز به اين مسئله اشاره مي كند : «چه در نتيجه بر انگيختن حس لجبازي مردم به وسيله محاكم تفتيش و چه به علل ديگر . عده كساني كه كه خود را جادوگر مي دانستند يا به گمان مردم پيشه جادوگري داشتند ، سريعاً رو به افزايش نهاد. مخصوصاً در ايتالياي مجاور آلپ ، ساحري از حيث ماهيت و مقياس به صورت يك بيماري ساري در آمد .» (همان، ص560) البته دستگاه تفتيش عقائد در دوران رنسانس نيز همچنان به كار خود ادامه مي دهد و بسياري از زنان را به جرم ساحره بودن به كام آتش مي فرستد .چنانكه در سال ١٤٨٤ اينو كنتيوس هشتم ضمن توقيعي مجازات جادوگران را خواستار مي شود. (همان، ص559)

    حتی خود اومانیست ها نیز به برخی از ارواح غریبه و عفریته ها اعتقاد داشتند. (همان، ص558) اما به تدريج اين قوانين مجازات كم رنگ مي شود .چنانكه  در سال 1736 توسط چارلز دوم، تنها به حبس تقلیل می یابد . اینجاست که گرایش به جادوگری و جادوی شیطان به عنوان واکنشی علیه فشار های کلیسا پر رنگ می شود . حلقه های مخفی شیطان پرستی از کاترین دومدیچی (89-1519)در فرانسه گرفته تاانجمن آتش دوزخ یا راهبه های مِدمنهام در انگلستان شکل می گیرد .

    در قرن بیستم شخصی به نام «آلیستر کراولی» (Alister Crowly) معروف به جانور بزرگ، حلقه های شیطان و شیطان پرستی با ویژگی هنجار شکنی و ابتذال و اباحیگری را دنبال می کند . پیتر هاینینگ فلسفه فکری کراولی را چنین بیان می کند : « حال می توان در یک جمله فلسفه اش را که بارها در خطابه ها و نامه هایش با لذت تکرار کرده ، خلاصه کرد : «قانون یعنی انجام هر آن چه که می خواهی .» (هاینینگ، بی تا: 106)

    سر انجام، قانون مجازات جادوگری در 1951 به طور کامل لغو می شود و در سال 1966،اینجاست که به آمریکا و آنتوان لاوی می رسد که خود را پیرو جادوی سیاه آلیستر کراولی می خواند.

شیطان پرستی مدرن به ویژه با گرایش کراولی و آنتوان لاوی دارای ویژگی های مخصوص به خود است :

الف) اعتقاد به شیطان درونی

    برخی معتقدند، شیطان پرستی مدرن بیشتر سودای هنجار شکنی و آنارشیزم دارد تا پرستش عبادی موجودی خارجی به نام شیطان: «شیطان‌پرستی جدید برخلاف شیطان‌پرستی قدیمی اعتقادی به وجود شیطان خارجی ندارد بلکه شیطان‌پرستی جدید شیطان را در طبیعت و در وجود هر انسانی می داند و این باطن هر کسی است که شیطان در آن وجود دارد». (کریمی، 1388: 44)

    البته اين مطلب عموميت ندارد چرا كه في‌المثل در معبد ست مايكل آكوئينو ، انتخاب خداي شر مصري يعني ست بدين منظور بوده است كه يك خداي شر خارجي مورد پرستش قرار گيرد. اما به هر روي ايجاد هياهو و پر رنگ كردن نام شيطان و اعمال شيطاني به هر دو شكل  ، هدف ديگري داشته است كه در ادامه بحث بدان مي‌پردازيم.

ب) ضدیت با دین

    آن‌ها می‌کوشند در علائم خود با نماد هایی نظیر صلیب وارونه و در اعمال خود با هر چه رنگ و بوی شریعت و دین دارد مبارزه کنند . نجاست‌خواری ، خود‌آزاری (مازوخیسم) و آزادی جنسی و اباحیگری نمونه‌هایی از این دست هستند تا مخالفتی در برابر نجاسات دینی ، حفظ حق بدن، عفت و تقوی باشند.

ج) هدونیزم

    هدونیزم یا لذت‌گرایی یکی دیگر از اصولی است که شیطان‌پرستان تبلیغ می‌کنند. نفی فلسفی جهان دیگر و مادیت فلسفی ثمره‌ای جز مادیت اخلاقی نخواهد داشت .

د) اومانیزم ملحد

    در انسان گرایی الحادی کوشش می‌شود تا با نفی خداوند و تئیزم ، انسان به عنوان خدای این جهان معرفی گردد .این اومانیزم الحادی به شکلی رادیکال و گستاخانه توسط شیطان‌پرستان تبلیغ می‌شود:

« من از نسلی هستم که جرات دارد به وجود خدا شک کند . بر توانایی او شک کند . نسلی که جرات دارد او را نقد کند ، او را انکار کند... چه کسی تو را خدا نامید؟ چه کسی تو را به این درجه منسوب کرد؟ از کجا آمدی؟ کجا زاده شدی؟ چه کسی تو را آفرید؟ جز این که انسان تو را آفرید!!!» (صدیقی، 1386: 144)

    این سخنان جسورانه تنها از فقر فکري و فلسفی شدید آنتوان لاوی حکایت می کند که بدون دانستن معنای واقعی ممکن و واجب، بیهوده می کوشد تا ممکن الوجودی چون انسان را از فقر امکان ذاتی برهاند و به مقام واجب الوجودی برساند .بی خبر از این که :

                       سیه رویی زممکن در دو عالم        جدا هرگز نشد و الله اعلم

    بر اهل نظر پوشیده نیست که اصولی نظیر اومانیزم و هدو نیزم و... مبانی دوران مدرن غرب را شکل داده است. پس طرح فرقه‌ای با این مبانی اگر چه ویژگی‌های مخصوص به خود را دارد اما پدیده‌ای متناقض و یا ناسازگار با دوران مدرن نیست. این مسئله فرصت طرح و نشر را به آن فرقه داده است.

از ديگر ويژگي‌هاي شيطان‌پرستي مدرن استفاده ابزاري از هنر و سمبليسم است. انواع سمبل‌ها و نشانه‌هاي اهريمني مانند صليب وارونه، هگزا گرام (ستاره شش پر داوود)، پنتاگرام (ستاره پنج پر معكوس)، بافومت(سر بز به عنوان نماد شيطان)، يين و يانگ (علامت خير و شر در تائوئيزم چين) و... نمونه‌‌هايي از اين سمبل‌ها هستند. گروه‌هاي موسيقي مختلف از متال‌ها و راك‌ها و... كه توسط اشخاصي مانند مرلين مانسون اجرا مي‌شود ، به عنوان گيتار الكتريكي شيطان است كه جذابيت‌هاي كاذبي را در جهان ايجاد كرده است .

4-    شیطان پرستی در خدمت اپوکالیپس

     این همه پیشینه‌ی شیطان‌پرستی بود تا بدانیم شیطان‌پرستی مدرن پدیده‌ای ابتدا به ساکن و یا دفعی و آنی در جهان نبوده است بلکه غباری چند صد ساله در جادوگری و دیوشناسی و... را بر پیشانی دارد که توانسته است برای خود جایی باز کند و چندان چيز غريبي براي غربيان آن‌گونه كه براي شرقيان است، نباشد. تاثیرات آئین‌های انحرافی نظیر میترائیزم و کابالا، عملکرد کلیسا در قرون وسطی و تحولات دنیای مدرن و پست مدرن همه دست به دست هم دادند تا بستری حاصلخیز را برای طرح شیطان‌پرستی فراهم کنند.

    اما پرسش مهم دیگری نیز قابل طرح است و آن این که اینک جهان را چه شده است که دوباره شیطان جان گرفته و سر از هزار توی پنهان و آشکار دین، فلسفه و هنر جهان مدرن و پست مدرن در آورده است؟ بازگشت مجّدد و پر رنگ شیطان در آمریکا و کشورهای اروپایی از فرقه‌های اجتماعی گرفته تا سینمای هالیوود و موسیقی‌های متال و راک و... داستان را از صرف یک فرقه انحرافی و ضاله با چند موزیک ویدئو فراتر می‌برد .

    در پاسخ به این پرسش مهم لازم است تا به پروژه ای به نام اپوکالیپس (Apocalypse) یا آخر الزّمان توجه کنیم . نگاهی به باب اِشَعیا و دانیال نبی در تورات و باب مکاشفات یوحنّای انجیل مسأله را روشن می کند . سالهاست ،دین یهود که مدعی است آن مسیحایی که ظهور کرد مسیح دروغین بود و مسیح منجی در آخرالزّمان ظهور خواهد کرد ودین مسیحیّت که معتقد است مسیح پس از به صلیب کشیده شدن به آسمان عروج کرد تا درظهوری دیگر به زمین باز گردد؛درانتظار مسیحای آخرالزّمان به سرمی برد و هر از گاهی تاریخی برای ظهور او تعیین می کند .آخرین تعیین وقت ،سال 2000 بود و اینک سال 2012 را سال پایانی جهان می دانند که در آن سال نبرد آرماگدون به عنوان نبرد هسته ای نهایی و پایان جهان اتفاق می افتد وپس ازآن مسیح برای تشکیل یک حکومت جهانی باز می گردد . در باب مکاشفات یوحنای انجیل برای این ظهور علائمی مطرح شده است، نظیراحداث هیکل سلیمان وتخریب مسجد الاقصی، بازگشت اسرائیل ویهود به ارض موعود یعنی فلسطین و غیره... یکی از آن علائم ظهور شیطان و آنتی کریست (دجّال، ضدّ مسیح ) است که مردمان را به طرف خود می کشاند و شیطان پرستی و ابتذال و اباحیگری را رواج می دهد. اين علائم و مراحل در مجموع به هفت مرحله مي رسند كه با نبرد آرماگدون در صحراي مگيدو پايان مي يابد. (پروتستانتیزم، 1384: 90)

    از اين رو در رساله دوم تسالونيكيان مي‌بينيم كه آمدن مسيح را موكول به آمدن ضد مسيح مي‌كند:

زنهار كسي به هيچ وجه شما را نفريبد .زيرا كه تا آن ارتداد اول واقع نشود و آن مرد شرير يعني  فرزند هلاكت ظاهر نگردد ان روز نخواهد آمد كه او مخالفت مي كند و خود را بلند تر مي سازد از هر چه به خدا يا معبود مسمي شود به حدي كه مثل خدا در هيكل خدا نشسته خود را مي نمايد كه خداست. (محمدیان، بی تا: 594)

    در بين مسيحيان دو اعتقاد در باب باز گشت مسيح موعود مطرح است . يكي ماقبل هزاره اي و يكي ما بعد هزاره اي: «جريان اول ماقبل هزاره است كه اعتقاد دارند حكومت هزاره يا مسيح، يكباره ظهور و حكومت هزار ساله خوشبختي را آغاز مي‌كند . اما جريان دوم به جريان مابعد هزاره معروف و معتقدند پادشاه هزاره، هزار سال پس از حاكميت اخلاق مسيحي بر جهان ظهور خواهد كرد». (هلال، 1385: 319)

    از جمله كشيشان انجيلي و ايوانجليست كه بازگشت مسيح را تبليغ مي‌كنند يكي پت رابرتسون است كه از ما قبل هزاره اي ها است . او در پيشگوئي خود چنين مي گويد : « نظام نوين جهاني زمينه را براي حكومتي جهاني فراهم مي سازد و اين ايالات متحده است كه راه را براي اين نظام باز مي كند و صحنه و ميدان جهان آماده است تا رهبر (شيطان )بر نيروهاي دولت جهاني حمله كند .استراتژي شيطان حمله مستقيم به دولت اسرائيل است ....نتيجه جنگ فرجام تاريخ ، برچيده شدن نظام نوين جهاني و بر پايي نظام الهي است .» (همان، ص325)

    با تأمل بر اين مجموعه سخنان در مي يابيم كه آمدن مسيح منوط به آمدن ضد مسيح و گسترش ارتداد است. پس اگر كسي آمد و تعيين كرد پايان جهان فرا رسيده است و مسيح در سال ٢٠١٢ خواهد آمد، بدون شك بايد نشانه‌هاي آمدن را نيز در مقابل داشته باشد. و طبق پيش‌بيني‌هاي كتاب مقدس تا آن فرزند هلاكت، چه شيطان باشد يا دجال به عنوان پسر شيطان، نيايد و آن ارتداد عظيم اتفاق نيافتد، مسيح نخواهد آمد. از اين رو لازم است تا در نشانه‌سازي تصنعي مطابق با آموزه‌هاي كتاب مقدس و علائم پيش بيني شده، شرايط باور پذيري آن تعيين زمان جعلي را نيز فراهم  كند .در همين راستا شيطان پرستي مدرن ، رنگ و بوي انجيلي دارد.مخالفت تمركز يافته با مسيحيت و كليسا ، نشانه هايي مانند عدد ٦٦٦،سرود هاي مختلف به نام دجال در گروه‌هاي موسيقي، همه شواهدي بر اين مدعاست .

    پیتر هاینینگ به عنوان یکی از محققین تاریخ جادوگری، به خوبی اشاره می کند که آن‌چه از قرن شانزدهم به بعد در جادوگری شکل می‌گیرد چیزی به نام جادوی سیاه یا بلک مس ) (black mass است. بلک مس در اعمال جادوگری و شیطانی خود به دنبال تحقیر و توهین به دین و کلیساست . همین جادو تا به شیطان پرستان مدرن ادامه می یابد :

بدین ترتیب جادوی سیاه با مراسم ننگین اش هر چند مخفیانه اما قاطعانه خود را تثبیت کرد.بعدها  در می یابیم که چگونه جادوی سیاه تا به امروز تداوم یافته است .تنها بعضی از مفاهیم آن برای سازگاری با شرایط متغیر اجتماعی تغییر کرده ، اما شالوده آن از نظر ترویج اعمال شیطانی از طریق انحراف جنسی و توهین به مقدسات کلیسای مسیح کوچکترین تغییری نکرده است. (هاینینگ، بی تا: 94)

    تلاش شيطان پرستان و تمركزشان در مبارزه با مسيحيت و كليسا نوعي خط موازي را شكل مي دهد كه گوياي راز مهمي است .و آن راز اين است كه درحقیقت یک بار دیگرچون گذشته ها در قرون وسطی، شیطان در خدمت کلیسا قرارمی گیرد. از این رو شیطان پرستی در واقع نشانه ای آخرالزّمانی در شانتاژ افکار عمومی است که خود مهره ای در بازی شطرنج پروژه ی آخرالزمان است . این است که می بینیم در دل آمریکا و در بین ایوانجلیست ها که مسیحیان رادیکال آمریکا هستند و با حمایت دولتمردان مختلف از کلینتون و بوش گرفته تا سارکوزی يهودي در فرانسه که شب ها همسرش با گروه های موسیقی شیطان پرستی برنامه اجرا می کند ،دست به دست هم می دهند تا فرقه شیطان پرستی جان بگیرد ،با آنها دیدار می کنند وازمالیات معافشان می کنند  و این همه بی علت نیست.

5-    نتیجه

    در بررسي پديده‌ها و جريانات جهان، نبايد در بند ظواهر بمانيم و از اصل و پشت پرده‌ها غافل شويم. پرداختن به تاريخچه و نماد فرقه‌هاي نوظهور خوب است اما تا زماني كه ما را از متن دور نگرداند. شيطان‌پرستي، قطعه‌اي كوچك در پازل‌هاي بزرگتري نظير پروژه اپوكاليپس است. حتي هم نوايي اصول فكري اين فرقه نظير اومانيزم ملحد، هدونيزم و... با مباني دوران مدرن و انسان‌گرايي كابالايي و بهشت دنيوي يهودي، در حقيقت تاكيد مؤكد و ترويج نقاب‌دار انديشه‌هايي است كه سال‌هاست به عنوان آخرين دست‌آوردهاي فكر بشري تبليغ مي‌شوند.

    بازي‌هاي امروز جهان چنان پيچيده شده است كه آن كس كه مبلغ آموزه هاي ديني و مسيحيت راديكال است با آن كس كه در سايه، فرقه‌هاي ضاله را پشتیبانی مي‌كند ، دو شخص نيستند. به عنوان مثال هم كشيشان انجيلي مانند جري فالول و پت رابرتسون ريشه در يهود دارند و هم سينماي يهودي هاليوود كه توليدات شيطاني و جادوگري را به جهان تزريق مي‌كند. حاصل اين ماجرا براي مردم جهان تنها تفرقه و جدال بي‌امان خواهد بود. از دیگر چیزها نیز می‌گذریم که چه مقدار در حوزه‌ی روابط سیاسی مانند حمله‌ی آمریکا به عراق- برای آن‌که شیطان از عراق به پا می‌خیزد- سود می برند و در ساختن انواع فیلم‌های هالیوودی طالع نحس، کنستانتین، پسرجهنّمی، مومیایی و... و موسیقی‌های مختلف چقدر پول به جیب می‌زنند. و جوانان با نشاط و سرشار از انرژی و تفکر را به جای تولید فکر و نوسازی ساختارهای مختلف کشورهای خود، مشغول تخیّل و تکثّر واهی و نجاست‌خواری و خون‌خواری و اباحیگری در یک محفل سیاه شیطان‌پرستی می‌کنند.

    خدا را، چشم اجتماعیِ بازی لازم است تا اتاق فکر خلوت و ساکت این دغدغه‌های شلوغ و فریادهای گیتار الکتریکی شیطان را ببیند و بداند بازیگر اصلی در سایه نشسته است؛ و این داستان‌ها هشیاری و تلاش و تفکر ما را می‌طلبد .

 

کتاب نامه

1-     قرآن کریم

2-     (1383).کتاب مقدس. ترجمه فاضل خان همدانی. چاپ دوم. تهران: انتشارات اساطیر

3-     (بی‌تا). دائرة المعارف كتاب مقدس. ترجمه بهرام محمديان. چاپ اول. تهران: نشر سرخدار

4-     بايرناس، جان. (1383). تاريخ جامع اديان. ترجمه علي اصغر حكمت. چاپ چهاردهم. تهران: انتشارات علمي و فرهنگي

5-     پرو تستانتيزم و پيوريتانيزم و مسيحيت صهيونيستي. (1384). چاپ سوم. تهران: نشر هلال

6-     توفيقي، حسين. (1381). آشنايي با اديان بزرگ. چاپ پنجم. تهران: انتشارات سمت

7-     دورانت، ويل. (1373). تاريخ تمدن. ترجمه ابو القاسم طاهري ، جلد4. چاپ چهارم. تهران

8-     همو. (1373). تاريخ تمدن. ترجمه صفدر تقي زاده. جلد5. چاپ چهارم. تهران

9-     روزبهاني، احمد. (1386). كاوشي پيرامون شيطان پرستان يا يزيديان. چاپ اول. تهران: نشر ابتكار دانش

10-  صدیقی پاشاکی، علی. (1386). جنون شیطان پرستی. چاپ اول. تهران: انتشارات ناظرین

11-  کومن، فرانتس. (1380). آئین پر راز و رمز میترائی. ترجمه هاشم رضی ، چاپ اول. تهران: انتشارات بهجت

12-  کریمی، حمید. (1388). جهان تاریک. چاپ اول. قم: انتشارات بوستان کتاب

13-  ماهنامه موعود. ش١٢٤و١٢٣. ويژه نامه جن ، مقاله شيطان پرستان .

14-  هلال، رضا. (1385). مسيح يهودي و فرجام جهان. ترجمه قبس زعفراني. چاپ سوم. تهران: نشر هلال

15-  هاینینگ، پیتر. (بی تا). سیری در تاریخ جادوگری. ترجمه هایده تولایی. چاپ اول. تهران: نشر آتیه



[*]- استادیار دانشکده معارف قرآنی اصفهان

print




شماره های فصلنامه
Skip Navigation Links.
Collapse فصلنامه شماره 1فصلنامه شماره 1
Collapse فصلنامه شماره 2فصلنامه شماره 2
Collapse فصلنامه شماره 3فصلنامه شماره 3
Collapse فصلنامه شماره 4فصلنامه شماره 4
Collapse فصلنامه شماره 5فصلنامه شماره 5
Collapse فصلنامه شماره 6فصلنامه شماره 6
Collapse فصلنامه شماره 7فصلنامه شماره 7